«صریح خبر »پدرش میگفت  چند هفته پیش که امیر حسین در کوچه های این محل با شور و شوق با بچه های هم سن و سال خودش مشغول بازی کردن بودن روز به روز دستها و پاهای کودکانه اش بی حس میشد و کم کم به کبودی لب ها رسید تب، احساس خستگی و به‌آسانی دچار کبودی یا خونریزی شدن، نای بازی کردن از امیر حسین ۱۱ ساله را گرفت  و مادرش او را به مرکز  بهداشت منطقه برد تا علت را جویا شود و با توصیه بهداشت امیر حسین را به رشت بردیم و پزشک معالج پس از معاینه اولیه و مشاهده علایم ، دستور نمونه برداری از خون وی را داد  و امیر حسین را به تهران بردیم تا ازمایش روی نمونه برداشته شده انجام گیرد و برای این کار هزینه زیادی را بیمارستان درخواست نمود و گفتند تا پول را نریزید انجام این ازمایش میسر نیست و ما با هزار گرفتاری ،مبلغ مورد نیاز را تامین کردیم و پس از انجام ازمایش مشخص گردید که امیر حسین دارای سرطان خون هست و ان لحظه دنیا روزی سرم خراب شد و تمام اعضای بدنم سست گردید

این داستان پسری است که در محله ای بنام کیش خاله ،حدفاصل پره سر و اسالم  در روستایی سرسبز  میان انبوه جنگل در کنار جاده توریستی گیسوم زندگی میکند

امیر حسین نوری ، یازده ساله مدتی است که دیگر قادر به بازی با دوستان خود نیست و در ان سن کم شیمی درمانی میشود و دیدن موه های تراشیده شده  ان هم جلوی چشمان پدر و مادر،برایشان عذاب اور است

چشمان مادر را که نگاه میکنی ، غم واندوه  دل را به درد میاورد و  به گفته مادر امیر حسین ، در طول همین چند هفته که بیماری پسرش را فهمیده به اندازه  تمام عمرش غم و غصه خورده است اما حاضر است  جانش را بدهد تا فرزندش بهبودی یابد.

فرامرز که دارای یک پسر و یک دختر است میگوید در طول همین چند هفته نزدیک به ۲۱ میلیون تومان هزینه نموده است  و بالغ بر ۱۰۰ میلیون دیگر باید هزینه کند  و  امیر حسین باید دوره ۳ ساله مداوا  و شیمی و درمانی و قرص و دارو را طی کند

وی گفت : به موسسه محک نیز مراجعه کرده است و قول داده اند بخشی از هزینه درمان را متقبل شوند اما با توجه به بیکار بودنم و اینکه  هر دو روز جهت مداوا و شیمی درمانی باید از اینجا به رشت برویم زندگی به سختی میگذرد و کرایه و هزینه های امرار و معاش  زندگی را سخت کرده است ولیکن همه اینها را برای  درمان تنها پسرم تحمل میکنم

امیر حسین که کلاس پنجم را به اتمام رسانده  از ارزوهایش برایمان گفت ، گفت که دوست دارد درس بخواند و پیشرفت کند تا  کمک حال پدر و مادر باشد  و در خان اول باید بیماری  سرطان خون را از پیش رو بردارد

سرطان خون ALL (که آن لوسمی لنفوسیتی حاد هم می‌گویند) سرطانی است مربوط به خون و مغز استخوان. معمولاً این نوع سرطان اگر زود درمان نشود، به سرعت وخیم‌تر می‌شود.

حالا تمام هم و غم این خانواده ۴ نفره ، تلاش برای سلامتی امیر حسین است  و با روحیه بالا و توکل بر خدا به نبرد با بیماری وی رفته اند و در این نبرد نابرابر نباید امیر حسین را تنها گذاشت

آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید!

یکنفردر آب دارد می سپارد جان.

یک نفر دارد که دست و پای دائم‌ میزند

روی این دریای تند و تیره و سنگین که می‌دانید.

آن زمان که مست هستید از خیال دست یابیدن به دشمن،

آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید

که گرفتستید دست ناتوانی را

تا توانایی بهتر را پدید آرید،

آن زمان که تنگ میبندید

برکمرهاتان کمربند،

در چه هنگامی بگویم من؟

یک نفر در آب دارد می‌کند بیهود جان قربان!

آی آدمها که بر ساحل بساط دلگشا دارید!

نان به سفره،جامه تان بر تن؛

یک نفر در آب می‌خواند شما را.

موج سنگین را به دست خسته می‌کوبد

باز می‌دارد دهان با چشم از وحشت دریده

سایه‌هاتان را ز راه دور دیده

آب را بلعیده درگود کبود و هر زمان بیتابش افزون

می‌کند زین آبها بیرون

گاه سر، گه پا.

آی آدمها!

او ز راه دور این کهنه جهان را باز می‌پاید،

می زند فریاد و امید کمک دارد

آی آدمها که روی ساحل آرام در کار تماشایید!

موج می‌کوبد به روی ساحل خاموش

پخش می‌گردد چنان مستی به جای افتاده بس مدهوش

می رود نعره زنان، وین بانگ باز از دور می‌آید:

” آی آدمها “…

نکته الحاقی،

(پس از درج خبر در خصوص امیر حسین ۱۱ ساله از تالش که مبتلا به سرطان است تماس مکرر مردمی جهت کمک را شاهد بودیم
شماره کارت پدر امیر حسین

۶۰۳۷۶۹۱۵۵۳۷۸۴۳۹۸
بنام فرامرز نوری)