






خبر برداشت و قاچاق درختان منتشر میشود و بسیاری از جامعه با قاچاقچی چوب همراهی میکنند و به آنها حق میدهند
خبری از برداشت بی رویه شن و ماسه در رودخانه و ساحل مخابره میشود و بسیاری از افراد جامعه ، برخورد کنندگان را شماتت میکنند و به این افراد حق میدهند که برداشت کنند !!
سرقت کابل برق و تلفن انعکاس داده میشود و مطابق معمول بخش زیادی از جامعه با این سارقین همدلی میکنند
اموال عمومی و علائم هشدار دهنده و راهنمایی رانندگی توسط سارقین برداشته میشود ، درب فاضلاب و شیرآلات دستشویی عمومی برداشت میشود اما جامعه با خاطی با ترحم و دلسوزی برخورد میکند
حتی برخی از جامعه پا را فراتر گذاشته ضمن ترحم و دلسوزی برای این افراد ، آنها را مجرم ندانسته و مجریان قانون مورد سرزنش قرار میدهند
کمی آن طرف تر اگر گوشی تلفن همراه کسی به سرقت برود همه به آن واکنش منفی نشان داده و خواستار برخورد با وی هستند و خواستار اشد مجازات هستند و اگر مال متعلق به خودش باشد که فریاد وامصیبتا سر میدهد و از نبود قانون گله مند میشود که چرا با این سارقین برخورد جدی نمی شود
براستی این برخورد دوگانه ناشی از چیست ؟
چرا آنکه اموال شخصی را میبرد سارق است و باید مطابق قانون برای وی اشد مجازات تجویز شود
ولی اگر همین فرد از اموال عمومی و بیت المال و انفال با تخریب و مزاحمت چیزی ببرد با نگاه ترحم آمیز وی را محتاج میخوانیم که از شرایط بد اقتصادی به این کار روی آورده است؟!
این نگاه و استاندارد دوگانه ناشی از چیست ؟
قطعا یک بخش از این نگاه ،ناشی از سهیم ندانستن خود از این اموال است و افراد جامعه اینها را اموالی نمی دانند که در آن سهمی داشته باشند
دوم اینکه اینها را اموال حکومت میدانند و درصدد تقابل و تلافی هستند و فکر میکنند که اینگونه سرقت ها ، سرقت از اموال حکومت است
سوم اینکه تبعیض در استفاده از انفال و بیتالمال است و وقتی مردم می بینند که سهم آنها از اراضی بین المال صفر است و برخی ها هکتار هکتار زمین خواری میکنند ، یا برای چوب سر خانه یک درخت نمی توانند بگیرند ولی کامیون کامیون چوب قاچاق میشود ، میگویند دیگی که برای من نجوشد ….!!!
چهارم تلافی و لجبازی با بخشی از حاکمیت است و برخی افراد جامعه از فوتبال گرفته تا رانندگی و آب بازی و…را محل تلاقی کردن و لجبازی با بخشی از حاکمیت میدانند و تصور میکنند ، حالا که در زمین بازی دیگری توان مقابله ندارند بهترین راه همین کارها و تحسین و تشویق برای چنین کارهایی میباشد
پنجمین دلیل شاید فساد و رانت و اختلاس برخی مسئولین می باشد که جامعه تصور دارد وقتی برخوردی با مسئول فاسد نمی شود چرا باید با کسی که اموال عمومی را میبرد برخورد شود !!! و اینجا بحث تبعیض در برخورد با افراد و مجرمین میباشد و اعتقاد دارند که چرا وقتی با مختلسین و فاسدین برخورد شدید نمی شود باید با یک سارق دون پایه برخورد قانونی شدید شود؟!
وقتی جامعه می بیند از نفت و مالیات و…سهم مستقیمی ندارد راضی است اموالی که از این محل ها هزینه آن پرداخت شده است تخریب یا سرقت شوند
از طرفی شرایط اقتصادی به گونه ای سخت شده است که تمام سرقت ها از اموال عمومی و انفال و بیت المال را به دلیل نیازمندی میدانند و حتی افرادی که شغل ذاتی آنها سرقت است نیز مصونیتی اجتماعی پیدا کرده اند
وقتی می بینند که با اختلاس گران بزرگ و میلیاردی برخورد شدید نمی شود و آزاد هستند انتظار ندارند با سارق درب فاضلاب برخورد شود
همه اینها چه آن اختلاس بزرگ و مدیر فاسد و چه آن سارق بیت المال و انفال جامعه را ناامن کرده است ، هر دو از بیت المال و حق مردم میبرند که باید با توجه به میزان جرم و تناسب آن مجازات شوند
آن یکی به دلیل حمایت حزبی و گروهی و رانت و آقازاده بودن و این یکی به دلیل مصونیت اجتماعی نباید از مجازات در امان باشند و از امنیت جامعه جلوگیری شود و باید به تناسب جرم ، مجازات شوند
در اتخاذ مجازات نیز قطعا شرایط فردی اعم از وضعیت ارتکاب جرم و اضطرار و غیره نیز درنظر گرفته میشود اما اگر بدون مجازات رها شوند قطعا جامعه ناامن میشود
📝 بهرام سبزی
#صریح_خبر