به نام خدا
نقدی برمدیریت آموزش وپرورش تالش
فاتح مهاجری ناو دبیرجامعه شناسی
برکسی پوشیده نیست که بنیادی ترین پایه های توسعه هرکشوری را آموزش وپرورش ان کشوربنا میکند۰ازاین رو جامعه ایران نیزبرای نیل به توسعه پایداربادیدویژه به این نهادمهم درراستای تحقق بخشیدن به رسالت خویش بوده است۰
نهادآموزش وپرورش هم با روی کارآمدن دولت های مختلف وتعویض مدیران درسطوح ولایه های گوناگون گاه کارنامه موردقبول وگاه نیز موردسوال به جامعه ارائه داده است، علی الخصوص مدیرانی که ازطریق دنیای سیاست نه لیاقت، قدم دراین وادی گذاشته اندومهمترازآن ، همان مدیر یا مدیران وقتی یک زمستان ساده سیاسی رانیز طی نکرده باشند،آثارزیانبارمدیریتی انان سالها ماندگارخواهدبود۰
نگارنده این متن درپی ارزیابی ازمدیریت کلان آموزش وپرورش درجامعه ایران نیست،بلکه قصد بررسی ونقد منصفاته و مشفقانه دوران مدیریت آقای مرتضی مختاری آل هاشم راداردکه درتاریخ ۱۳۹۵/۹/۱۶ عهده داراین مسئولیت شدکه قصه ی پرغصه ای را تاکنون رقم زده است۰ مدیری ازجنس تدبیر وامید آمد تا برای اموزش وپرورش تالش که بیش از سی وپنج هزار دانش اموز وبیش از چهارهزارنفر فرهنگی شاغل وبازنشسته ،به عبارتی یک مجموعه چهل هزارنفری را با بیش از سیصد مدرسه بصورت شهری، روستایی وعشایری مدیریت کند۰
این درشرایطی بودکه نه تحریمی وجودداشت ونه ازویروس منحوس کرونا خبری بود۰ وحتی یکسال بعدازریاست ایشان ازطرف وزارت اموزش وپرورش جذب نیروهای تربیت معلم ازطریق کنکور روند افزایشی پیدا کرد ودانش اموزان را نسبت به گذشته هم امیدوارتر نمود، اما درکمال حیرت و ناباوری به یکباره سهم تالش در تربیت معلم از ۲۵ نفر به ۵ نفرکاهش یافت (یعنی کاهش پنج برابری)۰
نقد دردمندانه اینجانب به عنوان یک معلم با ۲۹ سال سابقه، که در کلاس های درس مخصوصا سال اخردبیرستان شاهد ناامیدی دانش اموزان ازاین اتفاق بودم ازیک طرف ، وبه عنوان اولیای دانش آموز ازطرف دیگروازدست دادن امتیاز دانشگاه فرهنگیان تالش دردوره ایشان وعدم توانایی درحل بسیاری ازمشکلات قابل حل موجب نگارش حکایتی شکایت آلود گردیده است۰
به عنوان یک عضو کوچک، درحدود سه دهه گذشته درآموزش وپرورش تالش، مدیران مختلفی را ازنظر سلایق شخصی وعلایق سیاسی تجربه نموده ام ونقاط قوت وضعف هریک نیز برکسی پوشیده نبوده ونیست، ولی مدیریت آقای مرتضی مختاری آل هاشم درحدودچهارسال ونیم گذشته را به جرات میتوان ضعیف ترین دوران درسه دهه گذشته دانست وبهترین نامی که میتوان برآن نهاد به معنی واقعی کلمه دوران خشکسالی مدیریت است، که ازآن مدیری مسئولیت گریز ومظلوم نما ساخته است۰به دلیل عدم اطاله کلام به ذکرمصداق هایی چند بسنده میکنم :
وقتی مدیری با جمعیت دانش اموزی بیش از۳۵ هزار نفری به جای افزایش سهمیه جذب تربیت معلم ،همان مقدار قبل رانیز قادرنیست حفظ کند ولی درهمسایگی ان بخش حویق درهمان سال با جمعیت ۷ هزار نفری از۵ نفر به ۲۰ نفر افزایش پیدا میکند(البته حق انهاست) این نشانه ناکارآمدی نیست !؟
وقتی مدیری با وجود امکانات بالقوه ، به راحتی وبدون هیچ دغدعه ای امتیاز دانشگاه فرهنگیان تالش را ازدست میدهد واین فرصت کم نظیر را ازدانش اموزان واولیای انان ومنطقه سلب میکند! این نشانه ناکارآمدی نیست!؟
وقتی مدیری که دوماهه اول سال تحصیلی جاری که آموزش حضوری بود، توان نظارت برپروتکل های بهداشتی راندارد وهمه اولیای دانش اموزان را نگران میکند واخبار ان تا دور دست ها سرازیر میشود، نشانه ناکارمدی نیست!؟
این چگونه مدیریست که حدود پنجاه مدرسه ازمدارس تحت نظر ایشان ازدسترسی به اینترنت محروم است !! ودانش اموزان این مدارس ازتحصیل مجازی بی نصیب ، (مگر درشرایط ابی بصورت حضوری که بسیار اندک بوده)، پس براساس سند تحول بنیادین اموزش وپرورش عدالت آموزشی حق هردانش اموز است درکجای کارشان است؟ راستی چگونه مدیریست که نمیتواند با رایزنی با ادارات دیگر نظیر مخابرات اینده ی این اینده سازان را درهاله ای ازابهام قرارندهد، راستی این نشانه ناکارمدی نیست!؟ پس چیست؟
این چگونه مدیریست که اغلب از برگزاری مراسم تقدیرازهمکاران بعداز بازنشسته شدن، این سرمایه ها ی اجتماعی وپیشکسوتان عرصه تعلیم وتربیت طفره میرود ،،اگر نمیداند که بازنشستگان قدر میخواهند نه قیمت ، حداقل ازشهرستان همجواردیگری مثل خلخال درس بگیردکه حتی دردوران کرونا برای بازنشستگان سال گذشته چگونه مراسم قدردانی با رعایت موازین بهداشتی دردانشگاه پیام نوربرگزارکرد وچه کریمانه ازانان تقدیرنمود!
چگونه ،مدیری قادرنیست متعهدین خدمت تالش که ازشهرستانهای دیگر امده اند را تا پایان تعهد اولیه نگه دارد وبا یک ۰۰۰۰۰۰۰ازفلان ۰۰۰۰۰ با انتقالی انها موافقت میکنددرحلیکه تالش همچنان ازکمبود معلم رنج می برد۰
شاید برای خوانندگان باورش سخت باشد وقتی درجمع همکاران فرهنگی درنمازخانه مدرسه پیرامون تصمیم یکی از برنامه های مدیریتی خود برای اقناع مخاطبین قسم به لفظ جلاله الله می خورد وبعدازمدتی درست عکس انرا عمل میکند،! آیا اینست مسئولیت کسی که درراس یک مجموعه چهل هزارنفری که وظیفه انتقال فرهنگ را برعهده دارد؟ چگونه مدیری فرهنگی ،درقبال سخنانی که برزبان می رانداحساس مسئولیتی نداردوحتی دوست دارد به جای کرامت ، اهانت درنهان کندوهنوز نمیداند زبان معماراست وحرف خشت خام، مبادا کج بچینی دیوار سخن که فرو می ریزد بنای شخصیت را !!
ای آنکه توطالب خدایی، به خود آ
ازخود بطلب، کزتوجدا نیست خدا
اگرمدیریت درآموزش وپرورش تالش درسالهای اخیر ازنوع تدبیر وامید بود،انچه دیدیم ،تدبیرنبود که شاید تبخیر بود، تبخیر فرصت ها، واین چه امیدی بودکه هرسال برناامیدیها افزوده شد، شاید مدیریت دراموزش وپرورش تالش بیش ازهرچیزی سیاسی است واین مدیرمحترم نیز درعرصه سیاسی راهنما به چپ میزند، گردش به راست میکند ونهایتا درایستگاه سیاسی خودرامستقل معرفی میکند۰ازاین منظر نیز ازمعدود مدیرانی است که رنگین کمان سیاسی را درسپهر سیاسی پیشه خودکرده است، مصداق ان انتخابات سال ۹۸نمایندگی بودکه ازطریق شریک اموزشی خودویکی دیگراززیردستان بطورهمزمان دلهای سه کاندیدای مطرح وصاحب رای را راضی نگه داشت وبا روی کارآمدن نماینده جدیدوقتی حدیث رفتن ایشان ازصندلی ریاست قوت گرفت دریک حرکت رنگین کمانی سیاسی نزدیکترین فامیل نماینده رابه معاونت خودبرگزید تامانع ازرفتن خودشود۰
اکنون اموزش وپرورش تالش مانده است با دهها هزاردانش اموزوصدها نفرازتحصیل مجازی محروم با وجوددهها مشکل انباشته شده وامتیازات ازدست رفته ازیک طرف ووضعیت سخت معیشتی معلمان ودانش اموزان وخانواده های انان و ویروس منحوس کرونا ازطرف دیگر با این نوع مدیریت !! وافعا، ما را به سخت جانی خود این گمان نبود!
باید گفت ازچنگ کرونا هم اگرجان سالم به دربریم از اثارزیانبارمدیریت خودخاص پنداری ایشان که به وارونه نمایی درداجتماعی میپردازند درامان نخواهیم ماند، توصیه ام اینست که این جامه ی مدیریت (دراین شرایط اقتصادی وکرونایی ) برایشان بزرگ است وهرچه زودتر انرا واگذارند ، عین مسئولیت پذیری خواهد بود حداقل درقبال نسل های اینده این دیار۰
چوبیداد کردی توقع مدار
که نامت به نیکی روددردیار
(فاتح مهاجری ناو اردیبهشت ۱۴۰۰)
صریح خبر