به گزارش صریح خبر حجت الاسلام والمسلمین جدائی امام جمعه اسالم در خطبه های این هفته خود بعد از توصیه به تقوا گفت :
یکی از راه های رسیدن به آرامش و آسایش، نشاط و سرزندگی و آسودگی خاطر، خالی کردن دل از کینه و دشمنی نسبت به دیگران است.
آن چه مسلم است این است که ریشه کینه و دشمنی الهام گرفته از القائات شیطان است چون خواسته شیطان و یکی از اهداف شیطان این است که بین انسان ها کینه و دشمنی ایجاد کند.
«إِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَن یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَهَ» مائده ۹۱
بر اساس این آیه، هر کسی هم که راه بیفتد و با نقل و انتقال سخنان این و آن ، بین مردم عداوت و کینه و دشمنی ایجاد کند او هم شیطان است.
انسان مومن قلباً و ذاتاً از کینه و عداوت و دشمنی بیزار است.
انسان های بهشتی، سنخیتی با کینه و دشمنی ندارند.
کسانی که روح شان پاک و نورانی است و دل های شان ظرف وجود خداست آن ها را با این رذایل اخلاقی چه کار.
انسان با ایمان با کینه و عداوت و دشمنی بیگانه اند.
در آیه ۱۰ سوره حشر از زبان گروهی از مؤمنان می فرماید:
«رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَ لِاخْوَانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونَا بِالْایمَانِ وَ لَا تجَْعَلْ فىِ قُلُوبِنَا غِلاًّ»
دلی که در آن کینه و دشمنی باشد معیوب است و محروم از نورتابان الهی
به همین خاطر مولا امیرالمونین(ع) می فرمایند: (الحقد ام العیوب)
کینه توزی مادر تمامی عیب ها است به معنای دیگر کینه توزی ، پست ترین عیب هاست.
گاهی کینه توزی ها و دشمنی ها را وقتی ریشه یابی می کنید می بینید که یکی از ریشه های کینه توزی ، حسادت است.
گاهی افراد به خاطر توانایی هایی که در دیگران می بینند.
به خاطر قابلیت ها و شایستگی هایی که از دیگران می بینند ،
کم کم حسادت شان برانگیخته می شود و این حسادت کم کم به
کینه ورزی و عداوت و دشمنی کشیده می شود.
دانش آموزی که نمرات اش از هم کلاسی خودش کم می شود،
گاهی با دیدن زیرکی های او، هوش سرشار او، توانایی های او، حسادت اش بر انگیخته می شود و نا خواسته کینه او را به دل می گیرد.
این مسائل میان دو عروس خانم هم ممکن است اتفاق بیفتد.
ممکن است میان دو برادر هم رخ بدهد
ممکن است میان دو مقام مسئول هم رخ بدهد.
ممکن است میان دو روحانی هم صورت بگیرد.
از این جهت است که حضرت علی (ع) می فرمایند:
الحِقدُ شِیمهُ الحَسَدهِ ( کینه ورزی خصلت حسودان است)
یا می فرماید: الحِقد مَثارُ الغَضَبِ (کینه خشم برانگیز است)
کینه وقتی در دل قرار بگیرد و جا باز کند ، گاهی آرامش و آسایش را از انسان ، سلب می کند ، و در درون آتش خشم را نسبت به طرف مقابل بر می انگیزد.
وقتی ما ریشه یکسری از آشوب ها و فتنه ها را که موجب کشته شدن میلیون ها انسان در طول تاریخ شده است ، را ریشه یابی می کنیم، می بینیم که علت اصلی کینه توزی است.
امروز هم وقتی ریشه یکسری از مشکلات درونی انسان ها و خانواده ها را بررسی می کنیم می بینیم ریشه همان کینه توزی است ، یعنی همان عامل شیطانی.
حضرت علی (ع): به همین مناسبت است که می فرمایند:
سَبَبُ الفِتنِ الحِقدُ ( علت فتنه ها و آشوب ها ، کینه توزی است)
با توجه به این توضیحات ، تکلیف ما در مقابل بحث کینه معلوم می شود.
در واقع انسان عاقل ، به هیچ عنوان نباید کینه کسی را به دل بگیرد.
چون روح اش آسیب می بیند ، دل اش ، تاریک می شود و اصلاً اون آرامش لازم را پیدا نمی کند.
مولا امیر المومنین (ع) در کلامی نورانی و گهربار ،
دل پر کینه را چنین توصیف می فرمایند:
اَلْحَقودُ مُعَذَّبُ النَّفْسِ، مُتَضاعَفُ الهَمِّ
(یعنی جان کینه توز در عذاب است و اندوهش دو چندان)
دلی که در آن کینه انسان ها قرار گرفته باشد ، روی آسایش را نمی بیند یا این که اون آسایش حقیقی را ، حس نمی کند.
أَقَلُّ النَّاسِ رَاحَهً الْحَقُودُ
امام حسن عسکری (ع) می فرمایند :
کم آسایش ترین مردم، انسان های کینه توز هستند.
رذیله اخلاقی کینه ، یکی از خطرناک ترین ، رذایل اخلاقی است ، که گاهی انسان را تا سر حد مرگ هم پیش می برد.
به همین خاطر ما نباید با مخالفان خود مون برخورد خشنی داشته باشیم گاهی لازم است حتّی با علم به کینه و حسادت آن ها ، با ایشان مدارا کنیم.
باید مراقب باشیم و با تمام عواملی که باعث ایجاد کینه و دشمنی بین ما می شود ، مبارزه کنیم.
گاهی تندی و خشونت تولید کینه می کند ،
گاهی شراب و قمار تولید کینه می کند،
گاهی پُز دادن و به رخ کشیدن بعضی از مسائل تولید کینه می کند،
در هر حال ، باید عوامل تولید کینه را بشناسیم و از آن ها دوری کنیم.
خوشا به حال اون انسان های متعالی و روح های بلندی که از هر گونه رذایل اخلاقی و کینه و دشمنی به دور هستند.
انصافاً زندگی ای که در آن کینه نباشد ، زندگی بهشتی است.
بهشت جای کسانی است که صفای باطن دارند.
اولیای الهی اهل کینه و انتقام نیستند.
خوشبختانه ، وزن کینه ها متفاوت است ، یکسری از کینه ها با یک لبخند و با یک برخورد خوب ، مرتفع می شوند.
بعضی کینه ها با یک هدیه ، یک عذرخواهی ،
یا یک خوبی و محبتی منتفی می شوند.
نگذاریم در دل ها کینه ها سنگین شوند و عمیق شوند.
در سیره اهل بیت (ع) هم موارد زیادی را می بینیم که حضرات معصومین در مقابل برخورد های تند کینه توزانه ، برخورد ملایم و با محبت و با صفایی داشتند.
حجت الاسلام والمسلمین جدائی در خطبه دوم نماز جمعه این هفته بعد از توصیه به تقوا، از دلاور مردان ارتش جمهوری اسلامی و نیروی زمینی به خاطر همه زحمات و تلاش ها و فداکاری هایی که داشته و دارند در این جایگاه مقدس تجلیل و تکریم کردند و در ادامه خطبه ها فرمودند:
روز دوشنبه ۳۰ فروردین ، دهم ماه رجب روز ولادت با سعادت امام جواد (ع) در سال ۱۹۵ ه.ق است.
امام جواد(ع) در ۸ سالگی به مقام امامت نائل آمدند و امام رضا(ع) از ایشان به عنوان مولودی پرخیر وبرکت یاد می کردند.
از آن جایی که امام رضا(ع) تا سن ۴۷ سالگی ، فرزندی نداشتند و از طرفی بعد از شهادت هر امامی، عده ای از مؤمنین به جهت بحث جانشینی، به گمراهی می افتادند و مرتب فرقه های متفرقه ایجاد می شد، شاید بدین جهت بود که امام رضا(ع) چنین تعبیری را می آوردند.
یکی دیگر از ویژگی های امام جواد(ع) ، به امامت رسیدنش در زمانی است که هنوز کودک بوده و در واقع این مسأله باب جدیدی را در گستره علم امامت باز کرد.
مأمون امام را از طوس به بغداد دعوت کرد و پیشنهاد تزویج اُم الفضل را به امام جواد (ع) دادند وامام سکوت کردند و مأمون گفت: این سکوت نشانه رضایت است .
در هر حال عده ای اعتراض کردند و بهانه اصلی شان بی بهره بودن این جوان از علم و دانش لازم و کافی بود.
مأمون گفت: شما این خاندان را نمی شناسید ، کوچک و بزرگ این ها، بهره عظیمی از علم و دانش دارند، اگر حرف مرا قبول ندارید او را بیازمایید.
عباسیان ( یحیی بن اکثم) بزرگترین دانشمند خودشان را برای سنجش میزان علم و آگاهی امام جواد(ع) به میدان آوردند.
یحیی از امام پرسید: درباره شخصی که مُحرِم بوده و در آن حال ، حیوانی را شکار کرده است، چه می گویید؟
( در واقع چون احکام حج، پیچیدگی خاصی دارد، یحیی با این سوال خواست امام را در بن بست علمی قرار دهد)
امام جواد (ع) فرمودند:
۱٫ آیا این شخص در حرم شکار کرده یا خارج حرم؟
۲٫ آیا عالم به حرمت شکار در حال احرام بوده یا جاهل بوده؟
۳٫ آیا عمداً کشته شد یا به خطاط کشته؟
۴٫ آزاد بوده یا برده؟
۵٫ صغیر بوده یا کبیر؟
۶٫ اولین بار بوده یا چندمین بار؟
۷٫ شکار او از پرندگان بوده یا غیر پرنده؟
۸٫ از حیوانات کوچک بوده یا بزرگ؟
۹٫ از کرده خود ابا نداره یا از کرده اش پشیمان شده؟
۱۰٫ در شب شکار کرده یا در روز؟
۱۱٫ در احرام عمره بوده یا احرام حج؟
خلاصه امام ۲۴ اشکال و فرع بر سوال این دانشمند وارد ساخت و یحیی بن اکثم رنگ اش پرید و متحیر گشت و زبانش به لکنت افتاد.
در هر حال این گونه مناظرات سبب شد تا مردم با جایگاه والا و با عظمت امامان معصوم بیش تر آشنا بشوند و به همان نسبت ارادت، دل دادگی و سر سپردگی شان بالاتر برود.
جا دارد در بخش اسالم هم مانند سایر شهرها ، مراسم با شکوهی در سالروز میلاد آن حضرت برپا گردد.
جدائی میلاد با سعادت امیرالمؤمنین امام علی (ع) را تبریک گفتند:
روز پنج شنبه روز ولادت با سعادت حضرت علی بن ابیطالب (ع) است
حضرت علی (ع) ، بزرگ ترین و با عظمت ترین شخصیت جهان اسلام بعد از پیامبر اسلام است.
شخصیتی است که تا به امروز هزاران جلد کتاب پیرامون ابعاد وجودی اش نگاشته شده
شخصیتی است که هر روز که می گذرد افق های جدید و روشنی از لایه های پنهانی وجود با عظمت اش ، برای ما روشن می شود.
شخصیتی است که تمام شدنی نیست ، کهنه نمی شود ، قابل توصیف نیست ، قلم ها از وصف عظمت اش عاجزند.
شخصیتی است که در تمام دوران زندگی اش ، در راه پیشرفت و گسترش اسلام نقش حساس و محوری داشته و برای او ، چیزی جز مصلحت اسلام و رشد و بالندگی دین و ارزش های آسمانی و معارف الهی ، مهم نبوده
امیدوارم جشن میلاد آن حضرت که شب میلاد در مسجد خاله سرای ۵۹ برگزار خواهد شد جشن با شکوهی باشد و نیز از دوستان می خواهم در روز میلاد هم شور و نشاطی در اسالم بر پا کنند.
ایام البیض ماه رجب را هم در هفته آینده داریم:
ایام بسیار نورانی و مقدس و مبارکی است.
اعتکاف در این ایام از افضل اعمال است.
در همه شهر ها مخصوصاً در شهر های بزرگ ، مردم با چه زحمتی از یک ماه قبل برای اعتکاف ثبت نام می کنند و اظهار اشتیاق می کنند که بتوانند ۳ روز در خانه خدا ، با خدای خودشان خلوت کنند.
امیدوارم در بخش اسالم هم فضای اعتکاف رونق پیدا کند و بتوانیم در سال آینده، حداقل ۱۰۰ نفر مومن عاشق را برای اعتکاف ثبت نام کنیم.
حجت الاسلام جدائی با تأکید بر ضرورت کار های فرهنگی گفتند:
با توجه به این که امسال سال اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل نامیده شده ؛ گر چه تمام انرژی ها و تمام توجّهات به سمت این موضوع رفته است ولی باید به این نکته اساسی هم توجه بشود که:
اگر در زمینه آبادانی دل ها و فکر انسان ها، کوتاهی کنیم و کم بگذاریم، عمران و آبادانی بیرونی هم رخ نخواهد داد.
اگر کسانی که قرار است در عرصه اقتصاد مقاومتی، اقدامات بزرگ و اساسی ای را انجام دهند، در درون خود شان، در خانواده شان، در زندگی شخصی شان، در باور ها و اعتقادات شان، مشکل داشته باشند ما موفق نخواهیم شد.
کسانی که در عرصه اقتصاد مقاوتی وارد میدان می شوند،
باید مشکل روحی نداشته باشند،
باید دغدغه های درونی نداشته باشند،
باید از نظر فکری و روانی سالم باشند،
باید سرزنده و با نشاط باشند،
اصلاً تمام ارکان دولت باید پویا و شاداب و سرزنده و سالم باشند تا بتوانند کار کنند خدمت کنند و کشور را بسازند.
دقیقاً به همین جهت است که کار فرهنگی، کار دینی ضرورت می یابد.
یعنی ضرورت کار فرهنگی را از همین جا می شود دریافت کرد.
اگر ما بر ضرورت کار های فرهنگی و دینی و اهتمام مسئولان به این موضوع، تأکید می ورزیم و گاهی انتقاد هم می کنیم دقیقاً به خاطر همین جهات است.
جوان معتاد، جوان آلوده، جوان فاسد، جوان بی اعتقاد، جوان بی بند بار، جوان لا قید، جوان بی نماز، جوان بی انگیزه، جوان لا ابالی و جوان پر اضطراب و پرخاشگر، نمی تواند در عرصه اقتصاد مقاومتی به کشور و دولت و نظام خدمت کند.
پس سلامت جوانان ما از واجب ترین امور است، تنها با ساختن جامعه سالم، معنوی، پر انرژی و فرهیخته است که می شود کشور را از نظر اقتصادی آباد کرد.
حضرت آقا در فروردین امسال هم علی رغم تأکید شان بر بحث اقتصاد مقاومتی، باز هم در انتهای فرمایشات گوهر بار شان فرمودند:
«مسائل فرهنگی به نظر من بسیار مهم است،
این مجموعه های خود جوش مردمی که کار فرهنگی می کنند روز به روز باید توسعه پیدا کنند.
دستگاه های دولتی باید به این ها کمک کنند.
دستگاه های دولتی، آن هایی که مربوط به فرهنگ اند، به جای این که آغوش خود را به روی کسانی که نه اسلام را قبول دارند، نه انقلاب را، نه نظام اسلامی را، نه ارزش های اسلامی را،
آغوش خود را به روی بچه مسلمان ها، به روی جوان های مؤمن، به روی بچه های انقلابی، به روی بچه های حزب اللهی باز کنند. این ها می توانند کار کنند و دارند کار می کنند.»