جمهوری اسلامی ایران پس از جنگ ۱۲روزه در یک نقطه چرخش تاریخی قرار گرفته است. محوریت منطقهای جمهوری اسلامی ایران تقویت شده، اما پایداری این محوریت به توانایی کشور در «تبدیل قدرت ژئوپلیتیکی به ثمرات ژئواکونومیکی» وابسته است. بهبیان دیگر: اگر قدرت سخت به قدرت اقتصادی تبدیل نشود،

تحولات اخیر و جنگ ۱۲روزه، یک نقطه عطف جدید در پویایی قدرت در منطقه غرب آسیا ایجاد کرده است. این رخداد نهتنها کارکرد بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران را بهعنوان بازیگری تعیینکننده در هندسه قدرت منطقهای برجسته کرده است، بلکه ابعاد ژئواکونومیکی این محوریت را نیز زیر نظر بازیگران منطقهای و فرامنطقهای قرار داده است. در این یادداشت ، به تحلیل میزان تأثیرگذاری این رخداد بر موقعیت ژئوپلیتیکی جمهوری اسلامی ایران، پیامدهای اقتصادی–راهبردی آن و سناریوهای پیش رو برای آینده میپردازم.
۱. جایگاه جمهوری اسلامی ایران در ساختار ژئوپلیتیک منطقه ای پس از جنگ ۱۲روزه
۱–۱. بازتعریف بازدارندگی سخت، جنگ ۱۲روزه به منزله آزمونی عملی برای نشان دادن توانایی جمهوری اسلامی ایران در سه سطح بود:
-قدرت ضربه مستقیم و توانایی واکنش سریع
-یکپارچگی شبکه مقاومت و قابلیت هماهنگی عملیات های فرامرزی
-کارکرد راهبردی عمق دفاعی جمهوری اسلامی ایران از طریق متحدان منطقهای آن.
این سه لایه، ساختار بازدارندگی ج ا ایران را از «بازدارندگی تهدیدمحور» به «بازدارندگی قابلیتمحور» ارتقا می دهد و باعث می شود که نگاه بازیگران منطقهای به این کشور از تهدید به «پذیرش نقش تعیینکننده آن » تغییر می دهد.
۱–۲. تثبیت موقعیت جمهوری اسلامی ایران بهعنوان بازیگر هژمون در غرب آسیا
از منظر ژئوپلیتیک هژمونی منطقهای، زمانی شکل میگیرد که یک بازیگر بتواند سه ویژگی را همزمان مدیریت کند:
۱٫ برتری نسبی نظامی و امنیتی
۲٫ توان تنظیم قواعد تعامل منطقهای
۳٫ نفوذپذیری کمهزینه در محیط پیرامونی
در جنگ اخیر، جمهوری اسلامی ایران هر سه شاخص را بهصورت نسبی تقویت کرد همچنین واکنش بازیگران رقیب، اعم از دولتهای عربی محافظهکار یا قدرتهای فرامنطقهای نشان داد که ساختار امنیت منطقه بدون «محاسبه نقش ج ا ایران» معنا ندارد.
۱–۳. پیامدهای ژئوپلیتیکی بر محیط پیرامونی
تحولات اخیر سه پیامد مهم برای ژئوپلیتیک منطقه ای داشت:
– تغییر رفتار دولتهای حاشیه خلیج فارس به سمت رویکرد محتاطانهتر
– تضعیف نقش بازدارنده آمریکا و افزایش هزینههای مداخله آن
– افزایش وزن ژئوپلیتیکی محورهای جدید همکاری منطقهای
این تحولات نشاندهنده آغاز دورهای جدید است که در آن ساختار امنیت منطقه کمتر تک قطبی و بیشتر چندقطبی–راهبردی میشود.
۲. پیامدهای ژئواکونومیکی و اقتصاد سیاسی امنیت
اثرات فوری جنگ بر اقتصاد ملی و منطقهای در دوره جنگ ۱۲روزه، فشارهایی در حوزههای زیر بهوجود آمد:
– نوسان در تجارت انرژی و حملونقل دریایی
– افزایش هزینههای نظامی و امنیتی
– فشار بر بازار ارز و نقلوانتقال مالی
۳٫ مزیت ژئواکونومیک ایران در دوران پساجنگ
با وجود فشارهای جنگی، جمهوری اسلامی ایران دارای چهار شاخص ساختاری است که به آن برتری ژئواکونومیک میدهد:
۱٫ جایگاه ترانزیتی ممتاز در اتصال آسیای میانه، خلیج فارس و مدیترانه
۲٫ توان انرژیمحور و ذخایر عظیم هیدروکربنی با قابلیت قیمتگذاری منطقهای
۳٫ ظرفیت ایجاد بلوکهای اقتصادی مقاومتی (در پیوند با بازیگران همسو)
۴٫ امکان بازتعریف نقش در زنجیرههای ارزشمند منطقهای
جنگ ۱۲روزه باعث شد این ظرفیتها دوباره در مرکز توجه بازیگران منطقهای قرار گیرد؛ زیرا ثبات ج ا ایران در این رخداد به عنوان ثبات یکی از کریدورهای انرژی و تجارت تلقی می شود.
– ریسکهای ژئواکونومیکی
با وجود این مزیتها، سه ریسک مهم وجود هم وجود دارد که عبارتند از:
۱- افزایش ریسک سیاسی سرمایهگذاری خارجی
۲ – احتمال محدود شدن جریان سرمایه در شرایط تداوم تنش
۳ – افزایش هزینههای فرصت توسعه داخلی در صورت تمرکز بیش از حد بر امنیت سخت
تمرکز بیش از حد بر محوریت امنیتی میتواند موجب غفلت از «توسعه درونزای اقتصادی» شود؛ چیزی که در بلندمدت پایداری هژمونی منطقهای را تضعیف میکند.
جمهوری اسلامی ایران در آستانه یک دوگانه راهبردی، هژمونی امنیتی یا هژمونی توسعهمحورقرار دارد.
– مدل امنیتمحور (Security-Based Hegemony)
این مدل بر سه ستون بنا میشود: ۱- برتری سختافزاری ۲ – حضور فعال در محیط نزاع ۳- حمایت شبکه مقاومت
این مدل در جنگ ۱۲روزه به اوج کارایی خود رسید، اما پایداری اقتصادی آن محدود است.
مدل توسعهمحور (Geo-Economic Hegemony)
این مدل بر:
پیوندهای اقتصادی منطقهای
مشارکت در پروژههای اتصال (Transit Corridors)
نفوذ اقتصادی کمهزینه در محیط پیرامونی و تنوعبخشی اقتصادی متکی است.
اگر ج ا ایران به سمت این مدل حرکت کند، محوریت منطقهای آن از «قدرت سخت» به «قدرت ساختاری» تبدیل میشود.
سناریوهای آینده
سناریوی اول: تثبیت محوریت منطقهای و جهش ژئواکونومیک
پیشنیازها:
اجرای دیپلماسی اقتصادی فعال ، عادیسازی گسترده با همسایگان ، جذب سرمایه در حوزه حملونقل، انرژی و فناوری این سناریو احتمالاً ج ا ایران را به قطب اصلی اتصال دریایی و زمینی منطقه تبدیل میکند.
سناریوی دوم: تداوم محوریت امنیتی و فشار اقتصادی
در صورت تداوم تنشها، ایران نقش ژئوپلیتیکی خود را حفظ میکند اما فشارهای اقتصادی افزایش مییابد. این وضعیت «هژمونی پرهزینه» ایجاد میکند.
سناریوی سوم: رقابت فزاینده و بازترسیم ائتلافها
اگر بازیگران رقیب در منطقه اقدام به تشکیل ائتلافهای جدید کنند، ج ا ایران با محیط پیچیدهتری مواجه میشود و نیازمند بازآرایی راهبردی خود خواهد بود.
نتیجهگیری
جمهوری اسلامی ایران پس از جنگ ۱۲روزه در یک نقطه چرخش تاریخی قرار گرفته است. محوریت منطقهای جمهوری اسلامی ایران تقویت شده، اما پایداری این محوریت به توانایی کشور در «تبدیل قدرت ژئوپلیتیکی به ثمرات ژئواکونومیکی» وابسته است. بهبیان دیگر: اگر قدرت سخت به قدرت اقتصادی تبدیل نشود، هژمونی پایدار نمیماند. جمهوری اسلامی ایران اکنون این فرصت را دارد که از یک بازیگر امنیتمحور به یک بازیگر «ژئواکونومیک–ساختاری» بدل شود؛ تغییری که میتواند نهتنها معادلات منطقهای بلکه مسیر توسعه داخلی را نیز دگرگون سازد.
یاسر عظیمی – دانش آموخته جغرافیای سیاسی