به گزارش صریح خبر۲۱ شهریور روز سینما نامگذاری شده و هنوز این موضوع برای ما تالشی ها یا حداقل برای نسل جدید در تالش معنایی ندارد و خیلی از ما ها تا کنون سینما را از نزدیک ندیده ایم و باور این موضوع برای خیلی ها سخت است و تصور یک شهرستان و چند شهرستان همجوار بدون سینما درداورد است اما ما عادت کرده ایم به نداشتن و ارزو به دل ماندن !!!
عادت کرده ایم به رنجاندن هنرمندان و دور کردن انها از شهرستان ، عادت کرده ایم به فراری دادن ، و تعداد هنرمندان و کارگرادان و… تالش کم نیستند که از انها غافل مانده ایم
وقتی پای خاطرات سالیان دور ریش سفیدان شهر مینشینیم ،سینمای شهر تالش یک نوستالژی برایشان است که تبدیل شده است به یک تراژدی .
سینمای سالیان دور در وسط و دل شهر تالش که تبدیل به یک ساختمان فرسوده شده و دل پری دارد از ناملایمتی ها و ما نیز هر روز از کنار ان بی تفاوت میگذریم و منتظر فروریختن آوار و بغض در درون این ساختمان هستیم تا با فروریختن ان باور کنیم سینما نداریم و این اروز نیز بر سرمان خراب شود
در خیلی از استان ها و شهرستان ها ۲۱ شهریور مراسم جشن سینما گرفته میشود و اتفاقا این مراسم در تالش نیز یک روز زودتر ، به همت انجمن سینما جوان برگزار خواهد شد تا تلاش های اخر با نفس مصنوعی برای زنده نگه داشتن هنر و فرهنگ نیز انجام شود
و حتما صحبت های مسولین و مدیران در خصوص سینما در این مراسم جالب خواهد بود !! و احتمالا باید منتظر توصیف بلند بالای مدیران مسول در خصوص سینما باشیم و احتمالا یک وعده دیگر و…
در پایان به این مناسبت متنی از سوی شهروندی ارسال شده که عینا اورده میشود :
«چند چیز است که اگر یک شهر یا منطقه نداشته باشند ؛ مثل آن است که شلوار یا پیراهن کسی شکاف ناجوری داشته باشد و نبیند. جالب تر آنکه دوستان دورانش بیایند و بروند وبه روی او نیاورند.
از آن جمله؛ هنر است که از مهترینش هنر هفتم است و منشور تحولات انسانی و اجتماعی و اخلاقی و نمایش آن به شیوه ی ملموس تراست.
و بی تفاوتی نسبت به بود و نبود آن مانند بی تفاوتی به اسباب تکامل و ترقی یک قوم است که پذیرفتنی نیست.
هفته ی پیش برای دیدن یک فیلم که بچه های فامیل دوست داشتند یک شبانه روز رفت و آمد به رشت داشتیم تا فرزندان مان سینما را برای کمتر از دوساعت درک کنند و اگر جایی صحبت از سینما شد از نشناختنش خجالت نکشند که همان یک فیلم برایشان جز به تماشای زوایای پنهان ساختمان و صندلی و پرده ی شگفت انگیزش نگذشت و برگشتنی تنها خستگی راه نبود، بلکه افسوس نداشتن حتی یک سالن دایر در بزرگترین شهرستان استان ، تالش ، بود که بر قلب کوچک آنها و دوش خجالت ما سنگینی میکرد و خود به خود ذهن به دنبال مقصر این نااتفاق می گشت ولی بی فایده….
به شهر رسیدیم و شلوغ تر از همیشه پرده های رنگارنگ تقدیر از مدیران نمونه ی شهری؛ دیدگانمان را با آنچه می دید ؛سد آمال و آرزو ها و افسوس ها کرد….
و واقعا ماندیم که با اینهمه مدیر خوب چرا این شهر حتی یک سینمای کوچک هم ندارد…»
با سلام تشکر از دل نوشته زیبایتان ولی کدام مسئول باید پیگیر باشد آیا تابحال نماینده به این موضوع اصلا فکر کرده که چرا سینما نداریم،و شاید میترسم اصلا سینما جایی در دیدگاه ذهنی شان نداشته باشد و بگویید سینما گناه هست نروید و آنجا فیلم نگاه نکنید چون ما نداریم و شاید همه را تقصیر دولت بندازد نمیدانم و شاید ما هر روز با حسرت دیروز بخوریم.