به گزارش صریح خبر مامور سد معبر شهرداری فومن به زن روستایی دستفروش می‌گوید بساطش را جمع کند اما این‌ پیرزن مقاومت می‌کند؛ این مامور خطاکار نیز سیلی محکمی به پیرزن دستفروش زده و با او درگیر می‌شود.

این خلاصه داستان تلخی است که در فومن رخ داده.
حالا شهردار فومن می‌گوید با این مأمور برخورد جدی صورت می‌گیرد و اخراج می‌شود و از این خانم پرتلاش نیز دلجویی خواهد شد.
رییس شورای شهر فومن نیز در جمع مردم حاضر شده و از آنها عذرخواهی کرده است . چند عضو شورا با انتشار بیانیه ای دیگر اعضا و شهردار را مقصر دانستند

این صورت ما به ضرب سیلی سرخ است
«چرا در این وضعیت این دو قشر ضعیف با این صحنه با هم مواجه شدند و چه شده که هر دو برای کسب نان برای فرزندان مجبورند اینگونه با هم برخورد کنند »

کارگری سیلی زد ،مادرِ دست فروشی به خانه رفت ، عده ای کارگر را شماتت کردند و مسولی سد معبر بانوی دست فروش فومنی را غیر قانونی دانسته و بیان داشتند سد معبر کرده و این ویدئو مانند سایر سوژه های ما در دنیای بی کران مجازی با سرعت نور انتشار یافت .

کمی ان طرف تر اعضای شورای مخالف شهردار فومن ، فضای هیجانی را مناسب موج سواری دیدند و وارد شدند و در جایی که خود مقصر اصلی هستند دست پیش گرفته و با فراری به جلو از رسانه تا کارگر و … را مقصر دانستند و نواقص کار خود و شهردار را تازه هویدا دیده و نامه سر گشاده منتشر کردند و قیافه حق به جانب گرفتند ،شهردار هم گفت کارگر تعلیق یا اخراج میشود .

اصلا کارگر اخراج شود ،بانوی دست فروش به منزلش برگردد آیا این جنس مشکلات نیز پایان یافته است ؟!

اینکه کارگر به نوبه خود مقصر است و از کوره در رفته محل بحث نیست ،همانگونه که بانوی دست فروش برای کسب روزی حلال و برای اینکه شکم فرزندانش را سیر کند ،سد معبر کرده است

کمی هم باید فراتر از این موج سواری ها نگا ه کنیم و از نگاه سطحی و صرفا مقصر جلوه دادن کارگر بگذریم ،راستی این همان کارگری است که به مانند همان بانوی دست فروش برای کسب روزی حلال ،خم شده و آشغال های فرهنگ ما در کنار خیابان در شب و روز جمع میکند و در سرمای زمستان و گرمای تابستان مشغول کار هستند تا حقوقی بگیرند

اینکه صرفا با این کارگر برخورد شود و اون نیز از کار بیکار شود یا ان بانوی دست فروش به خانه برود و از کسب روزی منع شود مشکلی را حل نمی کند باید بررسی کرد که:
«چرا در این وضعیت این دو قشر ضعیف با این صحنه با هم مواجه شدند و چه شده که هر دو برای کسب نان برای فرزندان مجبورند اینگونه با هم برخورد کنند »

از یک طرف ان مادر مجبور است برای اینکه شکم فرزندانش را سیر کند مجبور به دست فروشی در کنار خیابان زده و از ان طرف اگر ان مامور سد معبر ،وظیفه خود را انجام ندهد و مانع سد معبر نشود از حقوق خبری نیست و به ناچار این دو با تصمیمات و سیاست های غلط مسولین بالا دست به جان هم افتاده اند و حتی پس از این برخورد نیز ما هنوز ان کارگر یا ان زن دست فروش را مقصر میدانیم !!!

براستی ما خیلی وقت است صورتمان به ضرب سیلی سرخ است

ما شقایق های باران خورده ایم

سیلی ناحق فراوان خورده ایم

ساقه احساسمان خشکیده است

زخم ها از تیغ و طوفان خورده ایم

تا چه بوده تاکنون تقصیرمان

تا چه باشد بعد از این تقدیرمان

بهرام سبزی